سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شنیدم مردی از امام صادق علیه السلام می پرسید :«کسی می گوید که دوستت دارم . من از کجا بدانم که [واقعا] دوستم دارد ؟». [صالح بن حکم]
فرهنگ در گروی مذهب
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
بالاخره ff2 به یک دردی خورد.

فرهاد مصدقیان گلستانی :: پنج شنبه 87/9/14 ساعت 9:57 عصر

حمله حیدر

1) جنگجویان میدان نبرد چشم دوخته بودند که ببینند اول چه کسی جنگ را شروع میکند .

2) ناگهان عمر آن جنگاور بزرگ عرب اسبش را به حرکت در آورد و در میدان تاخت .

3) وقتی که عمر آن پهلوان تنومند به میدان جنگ آمد و همه ی میدان ما نند کوهی از فولاد شد.

4) عمر به دشت نبرد آمد .اندکی ایستاد و بعد حریف طلبید.

5) پیامبرنگاهی به رزمندگان اسلام انداخت.

6) دید که همه ی رزمندگان از شرم وترس سر را به زیر افکنده اند وکسی آرزوی جنگیدن باعمر را ندارد0

7) به غیر از حضرت علی(ع) که خو اهان جنگیدن با عمر شد.

8) حضرت علی(ع) برای اجازه گرفتن نزد پیامبر(ص) رفت اما پیامبر(ص) به او اجازه نداد.

9) عمر به سوی حضرت علی(ع) روی آورد وحضرت نیز مقابل او قرار گرفت.

10) به خاطر دشمنی که با هم داشتند شروع کردند به جنگیدن وهرگز به صلح فکر نکردند.

11) از ترس آن جنگ آسمان نیز رنگ باخت وترسید. آری جنگ شیر وپلنگ همیشه ترسناک است.

12) در ابتدا آن عمر بد بخت بی نوا دست هایش را مانند شاخه های درخت بلند کرد.

13) حضرت علی سپر را محافظ سرخود قرار داد. وقتی که عمر شمشیرش را بلند کرد ،

14) حضرت علی (ع) در مقابل عمر با حالتی عصبانی مانند کوه استقامت کرد.

15) وقتی که هیچ یک ازآن دو به خواسته و آرزوی خود نرسیدند دوباره از هر دو طرف به هم حمله کردند.

16) آن گونه با هم جنگیدند که کمتر کسی دیده بود.

17) آن قدر گرد وخاک از میدان جنگ بلند شده بود که هر دو از نظرها ناپدید شدند.

18) زره و لباسشان پاره پاره شد و وجودشان را گرد و خاک گرفته بود.

19) آن دو جنگجوی هفتاد ضربه به یکدیگر زدند.

20) آن حضرت علی (ع) که چون شیر شجاعی است وجانشین پیامبر خدا ونهنگ دریای قدرت الهی است.

21) آنچنان با ناراحتی به دشمنش نگاه کردکه دشمن او از ترس کارش تمام شد.

22) حضرت علی (ع) دستان قدرتمند خود را بلند کرد تا سر حریفش را از تن جدا کند.

23) حضرت علی (ع) با گفتن نام خدا وند با شمشیرش بر سر او زد .

24) وقتی که حضرت علی(ع) شمشیرش را بر سر حریفش فرود آورد .

25) چنان ضربه ی علی محکم بود که کافران در هند از ترس رنگشان پرید و بت خانه های فرنگ نیز به لرزه افتاد.

26) حضرت علی (ع) شمشیر را بر گردن حریفش زد و او را از پای در آورد.

27) به محض اینکه لبه شمشیر به گردن عمر رسید ، سرش به چندین متر آنطرف تر پرتاب شد.

28) وقتی که عمر بر زمین افتاد حضرت جبرئیل به حضرت علی (ع) آفرین گفت.

 


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

کد
مرغ قدقدقدقدقدقدقدقدقدققدقدقدقدقدقدقدقدقدقدقدقدقدققدقددققدقدقدد
بالاخره ff2 به یک دردی خورد.
بالاخره ff2 به یک دردی خورد.
بالاخره ff2 به یک دردی خورد.
انری هسته ای
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
فرهنگ در گروی مذهب
فرهاد مصدقیان گلستانی
بسم الله الرحمن الرحیم یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحال و الااحوال حول حالنا الی احسن ال حال
Link to Us!

فرهنگ در گروی مذهب

Hit
مجوع بازدیدها: 27017 بازدید

امروز: 13 بازدید

دیروز: 3 بازدید

Day Links
عمو پورنگ [47]
بانک ملی ایران [57]
حدیث [44]
قرآ ن [46]
منش [41]
دانلود [61]
لباس پلنگی [160]
گالری عکس [190]
دوهفته نامه گلدسته [119]
نرم افزار 118 [64]
بازی [55]
فرهنگیها [54]
قرآن 2 [37]
قرآن [54]
فیزیک [146]
[آرشیو(18)]


Archive


بهار 1387
زمستان 1386

links
تبادل لینک وافزایش بازدید
جوکستان ، اس ام اس ، جوک ، لطیفه ، طنز ،jok+sms

LOGO LISTS



In yahoo


WebDarWeb

Submit mail

 



قالب و کدهای جاوا گوگل بلاگ